Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-28@06:45:13 GMT

راز همسرت را جار بزن ببین چه می شود!

تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۷۲۷۵۶

راز همسرت را جار بزن ببین چه می شود!

دم دمای غروب مجتبی احساس می‌کرد مرتکب اشتباه بدی شده و از اینکه راز همسرش را به خواهرش گفته، حسابی هراسان بود، زیرا می‌ترسید در مهمانی امشب خواهرش او را در مقابل همسرش لو دهد! حال آنکه قانون انرژی درباره راز همسران هم صدق می‌کند! زیرا اگر سخنی از دو نفر بگذرد، دیگر نمی‌شود جلوی آن را گرفت. کارشناس تربیت اخلاقی و عضو گروه فقه تربیت مؤسسه اشراق و عرفان حجت‌الاسلام والمسلمین هادی عجمی درباره این چالش مجتبی راهکار‌هایی ارائه داده است که با هم می‌خوانیم: 

چرا راز گفته شده سربسته نمی‌ماند؟

حجت‌الاسلام عجمی با اشاره به عدم رازداری برخی همسران آن‌ها را متوجه یک موضوع می‌کند که وقتی راز همسرشان را به کسی می‌گویند و با وجود تأکید او که به کسی نگوید، همسرش به دیگری می‌گوید که به کسی نگو! این چرخه ادامه پیدا می‌کند تا وقتی به همسرشان می‌رسد!

امام علی (ع) می‌فرمایند «هر سخنی از دو نفر گذشت شیوع می‌یابد».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته مشکل ما در زندگی این است که اعتماد بیجا می‌کنیم. در حالی که امام صادق (ع) می‌فرماید «دوست خویش را از راز خود آگاه مساز، مگر راز‌هایی که اگر دشمن تو بدان‌ها آگاه باشد ضرری به تو نرسد، چرا که دوست ممکن است روزی دشمن شود»!

بنابراین چه تضمینی وجود دارد کسی که به او راز همسرتان را می‌گویید، یک روز به علت ناراحتی از شما این حرف را به همسرتان نگوید و به گوش همسرتان برسد. 

این کارشناس اخلاق تربیتی می‌افزاید کسی که ببیند شما راز نزدیک‌ترین فردتان را اینگونه راحت به دیگران می‌گویید، هر چند بروز نمی‌دهد، اما در دلش از شما خوشش نخواهد آمد و اعتمادش به شما از بین می‌رود و مطمئن می‌شود، راز او را هم به دیگران خواهید گفت. پس در هیچ کار دیگری به شما اعتماد نخواهد داشت. هر چند در ظاهر اظهار علاقه به شنیدن آن راز داشته باشد.

 ۲ کار اشتباه در بر ملا کردن راز

شما بهتر از هر کسی دیگر می‌دانید ضعیف‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که راز همسرشان را فاش می‌کند؛ چون ۲ کار اشتباه انجام داده‌اند. از طرفی راز همسرش را فاش کرده است. از طرفی دیگر، راز خوش را. امام علی (ع) می‌فرماید «هرکس راز خود را نتواند مخفی کند، سرّ دیگران را نیز نمی‌تواند حفظ کند».

به قول حجت‌الاسلام عجمی کسی که راز همسرش را افشا می‌کند، نیاز به خودتقویتی دارد، چرا که کشف اسرار مؤمنان، گناهان زیادی را به دنبال دارد؛ مانند غیبت، هتک حرمت و خیانت در امانت که اثر این گناهان کینه و دشمنی است؛ بنابراین اگر شما جزو این گروه از افراد هستید و در روابط دوستانه و محافل خانوادگی عادت به زیاد صحبت کردن دارید، بیشتر حواستان را جمع کنید که هر حرفی به زبان نیاورید.

اما چه اثرات سویی به خاطر افشا شدن راز دیگران به خصوص همسر ممکن است گریبان ما را بگیرد؟ حجت‌الاسلام عجمی این گونه پاسخ می‌دهد که گاهی بیان راز کسی، چند خانواده را به هم می‌ریزد. حتی گاهی اتفاق‌هایی می‌افتد که خودمان هم فکر نمی‌کردیم.

امام باقر (ع) می‌فرماید: «روز قیامت بنده‌ای سر از قبر بر می‌دارد و چیزی شبیه کاسه خون حجام یا بیشتر از آن به او می‌دهند و می‌گویند این سهم تو از قتل فلان شخص است! آن فرد می‌گوید خدایا تو خود می‌دانی، خودت مرا قبض روح کردی و من خونی نریخته‌ام. به او گفته می‌شود: از فلانی سخنی شنیدی و علیه او افشایش کردی. همین طور نقل شد تا به گوش فلان ستمگر رسید و او آن شخص را به قتل رسانید. این سهمیه خون او برای تو است».

اگر این چند تا خصلت را داری بر رازداری‌ات شک کن

از سویی دیگر برخی افراد چنان قلبشان سیاه شده است که اگر راز کسی را افشا کنند، نه تنها ناراحت نمی‌شوند، بلکه لذت هم می‌برند! چرا؟! چون ریشه آن در پُرحرفی، عقده حقارت، احساساتی شدن و دوستی با افرادی که غیبت و رازداری برایشان مهم نیست، است، خلاصه مطلب اینکه ریشه این‌ها ضعف نفس است. باید انسان تمرین کند که هر حرفی را نزند.

حال چه کنیم رازدار همسرمان باشیم؟ این هم چند راهکار کوتاه و سریع.

ــ باید با یکدیگر درباره رازداری صحبت کنید تا بفهمد رازدار یکدیگر نبودن، چه ضربه‌ای به او می‌زند. یادمان باشد که اگر دوست داریم خداوند رازهایمان را برملا نکند، باید رازدار دیگران باشیم.

ــ شنونده خوبی باشید تا رازهایش را برای دیگران کمتر بگوید؛ خانم‌ها دوست دارند شنیده شوند.

ــ انتقادپذیر باشید تا عیب‌های شما را برای خودتان بگوید و برای تخلیه مجبور نشود سفره دلش را برای دیگری باز کند.

ــ همنشینی نکردن و ارتباط نداشتن با خانواده‌هایی که رازدار نیستند هم لازم است.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: رازداری زندگی مشترک همسر داری حجت الاسلام راز همسرش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۷۲۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقه‌ای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده‬ ‏دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت‬ ‏انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلب‌ها پدید نمی‌آورد. وقتی به تاریخ می‌نگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسان‌های آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکت‌های اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسان‌هایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.

فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کرده‌اند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمان‌ها و زمین، با عدالت، پا برجا می‌مانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.

اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف می‌سازد که عدل دارای جاذبه‌ای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش می‌رسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر می‌بندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم می‌شود. به همین جهت مردم، بی‌عدالتی را نکوهش می‌کنند و عدالت را می‌ستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بی‌عدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده می‌گیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و می‌باشند.

بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست می‌آید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژه‌ای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاش‌ها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجت‌الاسلام و المسلمین نجف لک‌زایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب می‌شود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟

در نهج‌البلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونه‌ای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهج‌البلاغه می‌توانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره می‌کنم و آن نامه ۳۱ نهج‌البلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع می‌شود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت می‌دانیم مخاطب این نامه هستیم.

*نامه ۳۱ نهج‌البلاغه عدالت را چگونه معرفی می‌کند؟

آنجا حضرت یکسری سیاست‌های کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه می‌فرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.

خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل می‌کند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی می‌خوانیم که با عدالت است که آسمان‌ها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور می‌دهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال می‌کند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم می‌بینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … می‌بینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.

*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی می‌بینیم جوامع بشری و حکومت‌ها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمی‌گذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟

امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی می‌داند. حضرت می‌فرماید آنچه باعث شده انسان‌ها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر می‌کنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت می‌فرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمه‌ای باشد و مزرعه‌ای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه می‌شود که واقعاً هر جا ظلم و بی‌عدالتی صورت می‌گیرد ناشی از این است که آن افراد خیال می‌کنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسان‌ها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه می‌شوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمی‌زند چون می‌داند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.

*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار می‌شود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟

ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح می‌شود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم می‌شود لذا می‌گوئیم مصلحت ایجاب می‌کند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا می‌گوئیم مصلحت اقتضا می‌کند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا می‌کند. لذا نمی‌شود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم می‌شوند و ما آنی که عادلانه‌تر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت می‌دهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب می‌کند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم می‌شود.

کد خبر 6086156

دیگر خبرها

  • مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
  • تبریک تولد نوید محمدزاده به همسرش | عکس
  • زندگی سالم و دیندارانه با مشاوره اسلامی
  • (ویدئو) درخشش خیره کننده مهدی قایدی در امارات؛ بی‌توجهی آقای فوتبالیست به مهریه میلیاردی
  • کنایه تمسخر آمیز وزیرخارجه رژیم اسرائیل به اردوغان؛ سریالت را ببین + عکس | واکنش ترکیه
  • کنایه وزیر خارجه اسرائیل به اردوغان: سریالت را ببین
  • کنایه وزیر خارجه رژیم اسرائیل به اردوغان: سریالت را ببین
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می‌زد؟
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
  • راهی متفاوت طی کن (+فیلم)